استراتژیبندی لباسهایم برای عروسی 10 رویدادی و دو قارهای پسر عمویم سعد در زمستان گذشته تمرینی در مدیریت پروژه بود.
من هر گروه و لوازم جانبی مربوطه را طراحی کردم که با من از نیویورک تا سانفرانسیسکو و حیدرآباد هند سفر می کرد.
من نمودارهایی درست کردم تا بفهمم کدام پاشنه و کیف می تواند برای چند کارکرد کارایی مضاعف انجام دهد اما برای هر غارارا یا چوریداری که می خواستم بپوشم، فقط به ترکیب مناسبی از النگو طلا نازک کریستالی نیاز داشتم.
رنگین کمانی از سرخابی، سبز و لیموترش برای مهمانی سانچک-مهندی قبل از عروسی.
سرآستین طلایی ضخیم برای مراسم نکاح یا عقد. ترکیبی زیبا از مشکی و صورتی درخشان برای ولیما یا پذیرایی.
از صدها النگو طلا که هنوز در جعبههای شفاف در خانه والدینم در ماساچوست نگهداری میکنم، جفتهای عالی برای هر روز جشن ابداع کردم و برای هر موردی چند مورد اضافی.
مجموعه گسترده النگوهای من گواه این است که بعدازظهرهای زیادی را در بازار لااد در حیدرآباد چانه زنی کرده ام.
مادربزرگم درباره من می گفت: «اگر او را به بازار لااد ببریم، دیگر برنمی گردد.) این شهر، زادگاه پدر و مادرم، به خاطر این النگو طلا پهن لاکی پر زرق و برق معروف است.
عروسی ها و جشن های مذهبی که هیچ کدام در هند کم نیستند، بهانه ای قابل اعتماد برای جمع آوری مجموعه های جدید هستند.
زنان حیدرآبادی به طور مرتب مجموعه های خود را با جدیدترین طرح ها تجدید می کنند.
عروس ها از سرتاسر هند به بازار می آیند تا النگو طلا دخترانه را با شلوارشان هماهنگ کنند.
گردشگران برای داشتن محیط و سوغاتی های درخشان به این شاهراه سرزنده می آیند.
- منابع:
- تبلیغات: